ابنجد ابوبکر محمد بن عبدالله فهریابوبکر محمد بن عبدالله بن جد فهری، فقیه و نحوی اشبیلی، از مشاهیر خاندان ابنجد میباشد، اِبْنِجَد، نام چند تن از مشاهیر خاندان بنوجدّ در اندلس، در سدههای ۵ -۷ق/۱۱-۱۳م است. ۱ - معرفی اجمالیابوبکر محمد بن عبدالله بن جد فهری (۴۹۶-۵۸۶ق/۱۱۰۳- ۱۱۹۰م)، فقیه و نحوی اشبیلی. در تاریخ ولادت وی اختلاف است. ضبی که هم عصر او بوده و احتمالاً نامههایی بین آن دو رد و بدل شده، تاریخ ولادتش را ۴۹۱ق [۱]
ضبی، ج۱، ص۹۹.
دانسته است و مخلوف (۴۹۹ق) اما برخی دیگر از تاریخنگاران چون منذری، [۳]
منذری، عبدالعظیم، التکملة لوفیات النقله، به کوشش بشار عواد معروف، ج۱، ص۱۴۵، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
ابنابار و ذهبی [۵]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال السرحان، ج۲۱، ص۱۷۸، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
تولد او را در ۴۹۶ق در لبله نوشتهاند.۲ - اساتیدوی در اشبیلیه لغت و ادب و به ویژه الکتاب سیبویه را نزد ابناخضر فراگرفت. [۶]
منذری، عبدالعظیم، التکملة لوفیات النقله، به کوشش بشار عواد معروف، ج۱، ص۱۴۵، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
در ۵۱۵ق/۱۱۲۱م به قرطبه سفر کرد [۸]
ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال السرحان، ج۲۱، ص۱۷۸، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
و از استادان مبرزی چون ابنرشد (ه م)، فقیه مالکی بهره برد [۹]
منذری، عبدالعظیم، التکملة لوفیات النقله، به کوشش بشار عواد معروف، ج۱، ص۱۴۵، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
و به تشویق همو و مالک ابن وهیب به مطالعه فقه و حدیث و علم خلاف روی آورد و صحیح مسلم را نزد ابوالقاسم هوزنی و جامع ترمذی را نزد ابوبکر بن عربی و حدیث را نزد ابوالحسن شریح بن محمد فراگرفت، اما از آنان حدیث نقل نکرد. چون در فقه پیرو مذهب مالکی بود، به فراگیری فروع آن پرداخت.۳ - جایگاه علمیوی علاوه بر آنچه یاد شد، از انساب و تاریخ اندلس و مخصوصاً تاریخ زادگاهش اشبیلیه و نیز حوادثی که در دولت لمتونی اتفاق افتاده بود، به خوبی آشنایی داشت. وی در ۵۲۱ ق مفتی اشبیلیه شد [۱۱]
ابن عبدالملک، محمد، الذیل و التکملة، به کوشش احسان عباس، ج۶، ص۳۲۳-۳۲۴، بیروت، دارالثفاقة.
و در مدت بیش از ۶۰ سال یعنی تا هنگام مرگ از فقهای بزرگ اندلس شمرده میشد [۱۲]
منذری، عبدالعظیم، التکملة لوفیات النقله، به کوشش بشار عواد معروف، ج۱، ص۱۴۵، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
و نزد سلاطین عصر خود از منزلتی والا برخوردار بود. مثلاً با یوسف بن عبدالمؤمن موحدی (۵۵۸--۵۸۰ق/۱۱۶۳-۱۱۸۴م) همنشینی داشت، [۱۳]
ابن ابیزرع، علی، الانیس المطرب، ج۱، ص۲۰۷، رباط، ۱۹۷۲م.
هنگامی که یوسف به حکومت مراکش رسید، ابنجد را نزد خود فراخواند و از مال و مکنت فراوان بهرهمندش ساخت. مقام و منزلت ابنجد در دوره حکومت یعقوب (۵۸۰- ۵۹۵ق/۱۱۸۴- ۱۱۹۹م)، فرزند یوسف، نیز همچنان پایدار بود، [۱۴]
ابن عبدالملک، محمد، الذیل و التکمله، به کوشش احسان عباس، ج۶، ص۳۲۴-۳۲۵، بیروت، دارالثفاقة.
اما با وجود مقامی که در بارگاه لمتونیان و مؤمنیان داشت و به نام آنان نیز به کرسی خطابه مینشست، به علتی نامعلوم در لبله دستگیر و زندانی شد، ولی چندی بعد آزاد گشت. [۱۵]
ابن عبدالملک، محمد، الذیل و التکمله، به کوشش احسان عباس، ج۶، ص۳۲۴، بیروت، دارالثفاقة.
وی شاگردان بسیاری داشت، اما به رغم مقام شامخ علمی تألیفاتی از خود برجای نگذاشته است. ابن عبدالملک مراکشی [۱۶]
ابن عبدالملک، محمد، الذیل و التکمله، به کوشش احسان عباس، ج۶، ص۳۲۴، بیروت، دارالثفاقة.
گوید که ابنجد در جوانی کتاب مختصری در باب زکات به شاگردان خود تقریر کرده بوده است. چند بیت از اشعار او را نیز ابنسعید و صفدی نقل کردهاند.۴ - پانویس
۵ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنجد»، ج۳، ص۱۰۲۶. |